محیا خانممحیا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

مامان فاطمه و بابا مرتضی

خداحافظی

سلام امشب خیلی ناراحتم خیلی فکر نمیکنم تو تمام عمرم انقدر ناراحت و عصبانی بوده باشم. اومدم که فعلا خداحافظی کنم. اومدم که بگم میخوام از این دنیای مجازی خداحافظی کنم. از خدای بزرگم برای همه کسانی که میشناسم و دوستم هستن و دوستشون دارم طلب بخشش گناهان عاقبت بخیری ، سلامت و حاجت روایی دارم. حلالم کنید. فاطمه کوچولو         ...
29 مرداد 1391

غم

  چقدر غمگین شده روز وشبام. چقدر فاصله گرفتم از خودم و آرزوهام.   فراموش کردم که کی بودم و چی میخواستم/ زمین باهات قهرم. چقدر در حقم نامردی میکنی.   در خواب ناز بودم شبی دیدم کسی در میزند در را گشودم سوی او دیدیم غم است سر میزند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا غم باهمه بیگانگی هر شب به من سر می زند ........................................... کوچک که بوديم چه دل هاي بزرگي داشتيم اکنون که بزرگيم چه دلتنگيم کاش همان کودکي بوديم که حرفهايش را از نگاهش مي توان خواند اما اکنون اگر فرياد هم بزنيم کسي نمي فهمد و دل خوش کرده ايم که سکوت کرده ايم سکوت پ...
28 مرداد 1391
1